پلاک ۱+۱۲

 
Monday, October 21, 2002

قبل از هر چي علت غيبت کبرايم اين بود که کامپيوترم را پکونده بودم.
---------------------------------------------------------------------------------------------------
من زنان متاهل ايراني رو به چند دسته تقسيم مي کنم :
دسته اول اونايي صبح کله سحر از خواب بلند مي شن و بساط صبحونه رو جور مي کنن
و بعد از اينکه کت شوهرشون رو تنش کردن يه نفس راحت مي کشن و بلافاصله شروع
به آماده کردن مقدمات نهار مي کنن ؛از اونجايي که کاراي خونه وقت زيادي نمي بره اين دسته از بانوان سعي ميکنن وقتشون رو با ديدن برنامه هاي مفيد تلويزيون مثل آشپزي خانواده ؛سريال خانواده؛چگونه در خانه سپري شويم؟؛يا با خوندنه داستان هاي مهيج
مجلاتي مثل:خانواده سبز؛خانواده گرم؛کانون فرهنگي خانواده و غيره سپري کنند اين افراد معمولا از کساني هستند که قبل از ازدواج حداکثر ديپلم (يا در ورژن قديمي تر تا ۶ ابتدايي) درس خوندن و از اونجا به بعد منتظر مي مونند تا يه شوهر کارمند زحمت کش و نجيب بياد و ببرتشون به خونه بخت .
دسته دوم تا حدي به مورد بالا شباهت دارند ؛اين گروه (که ترجيحا در سنين بالاتر بيشتر
به چشم ميخورند)به محض اينکه آقاشون منزل رو ترک مي کنه شال و کلاه مي کنن و با
خلوص به مجالس ختم انعام و سفره ابوالفضل و مولودي و شله زرد پزون و ثواب کنون
و... مي رن. از اونجايي اين تيپ افراد شديدا پايه اينجور مجالسن با اين تز فکري که کون لق حاج آقا که اصلا نهار داره يا نه بدون هيچگونه عذاب وجداني به برنامه مورد نظرشون
مي رن که البته گاهي هم که ميزبان حاج خانوم باشه حاج آقا کلي پياده ميشه(طفلي حاج آقا!).
دسته سوم کساني هستند که از بعد ازدواج همپاي شوهرشون از کله سحر تا بوق سگ
کار مي کنن (بميرم)تنها به اين اميد که روز جمعه همديکه رو ميبينن و علت اين مصائب هم اينه که بعد از ازدواج با دست خالي و دل عاشق خونه و ماشين از آسمون نيفتاد پايين.
دسته سوم (که خدا نصيب نکنه)دختراي بچه پولداري هستن که احتمالا با پسراي بچه پولدار ازدواج ميکنن بيشتر اين افراد کسايي هستن که قبل از ازدواج علاف بوده و براي
تنوع تصميم مي گيرن يه دوست پسر دائمي واسه خودشون انتخواب کنن ؛اما بعد از يکي دو سال و اومدن يه پسر به نام راستينبد به خونه يقينا به اين نتيجه ميرسن که شوهرشون اوني نبوده که انتظارشو داشتن اينجا دو تا حالت پيش مياد اول اينکه شخص
حس ميکنه که هنوز جوونه و فصل پسر بازيش کماکان ادامه داره ؛گرچه به خاطر صداقت و وفاداري که در وجودش هست کمي وجدانش به درد مي آد اما شما خودتون قضاوت کنيد آخه اين درسته که زن با اين همه کمالات عمرشو بذاره روي يه نفر به نام شوهرش(حالا با هر خصوصيتي!) آخه انصافتون کجا رفته ؟بنابراين اين حانوم کار خودشو از مخ زدن بعضي
از آقايون(تاکيد مي کنم فقط وفقط بعضي)شروع مي کنه مثلا مثل معلم کلاس اول ابتدايي راستينبد البته سعي مي کنه اين ارتباط رو در حد همون حرف نگه داره(يعني ايشلا!)
حالت دوم از دسته سوم اينه که اين بانوان به علت اينکه هنوز يه جو معرفت تو وجودشون هست دور مرد ديگه رو خط مي کشن اما اين دليل نداره که شوهره راس راس واسه خودش بگرده که!ايشون پس از اينکه تمام پاساژاي لوکس ميدون محسني و جردن رو وجب کردن و تمام شو هاي لباس موجود در تهران رو به نظر رساندند و از کلاس حرکات ريتميک و بدنسازي فراقت پيدا کردن دور هم جمع ميشن و تاريخچه محروميت زن ايراني و اينکه چقدر زن ايراني در مورد ظلم است رو مورد بررسي قرار ميدن و اصولا جنبشي انقلابي رو طراحي مي کنن با عنوان جنبش زنان مترقي و با شعار برابري حقوق زنان و مردان .خب چه مي شه کرد از بيکاري که بهتره که!

Comments:
<$BlogCommentBody$>
<$BlogCommentDeleteIcon$>
Post a Comment


دوستان


ساراپري
گيلاس
المادريس
Cyberpunknow
پرتقالي
روياي نيلي
Eeternity
میدونم که اونجایی
این خانه سیاه است
Vanda!
ميگرن

farhad


قبيله ما



0
































This page is powered by Blogger. Isn't yours?