پلاک ۱+۱۲

 
Sunday, February 23, 2003

تازگيا وقتايي که کارام تو هم گره مي خورن؛دلم مي خواد که تمام اموري که باهاشون
سر و کار دارم تو دايره جبر بگنجه؛اينطوري حداقلش اينه که ديگه به راهي که تا حالا اومدم
نگاه نمي کنم که ببينم کجاشو درست اومدم يا غلط و به عبارتي خودمو از بار گناهي
که خودم رو دوشم گذاشتم سبک مي کنم.

Comments:
<$BlogCommentBody$>
<$BlogCommentDeleteIcon$>
Post a Comment


دوستان


ساراپري
گيلاس
المادريس
Cyberpunknow
پرتقالي
روياي نيلي
Eeternity
میدونم که اونجایی
این خانه سیاه است
Vanda!
ميگرن

farhad


قبيله ما



0
































This page is powered by Blogger. Isn't yours?