پلاک ۱+۱۲

Friday, April 09, 2004

محمد حسين رجبي به سال يکهزارو سيصدو بيست در در خانواده اي مذهبي متولد شد .وي پس از پشت سر گذاشتن دوران ابتدايي ؛تحصيلات متوسطه را به علت نداشتن استعداد در رشته تحصيلي خود به صورت نيمه رها نمود.
رجبي در سن بيست و دو سالگي با مدرک سيکل به استخدام اداره ثبت و احوال سمنان درآمده و به صورت رسمي در آنجا مشغول به کار شد و پس از رسيدن به شرايط مساعد زندگي و در سن بيست و پنج سالگي با دختر عموي خود اکرم رجبي ازدواج نمود ؛..رجبي در طي دوران کاري خود چهار سال به طور مداوم به عنوان کارمند نمونه مورد تاييد و تقدير قرار گرفت .رجبي در آستانه انقلاب شرکت در هر گونه تظاهرات و فعاليت سياسي را به نام بي پدر مادر بودن سياست تقبيح و تحريم نمود و با پيروزي انقلاب به ادعاي خود بنا بر مصلحت براي مدتي از نظر عموم پنهان شده و با افتادن آبها از آسياب به سر کار خود بازگشت .رجبي در سن پنجاه و پنج سالگي با سمت رئيس بخش بايگاني بازنشسته شد.وي به هنگام بازنشستگي داراي سه پسر و دو دختر و چهار نوه بوده که
به ادعاي خود بزرگترين افتحار و دلخوشي زندگي او محسوب مي شوند.وي در زمان فراغت خود به باغچه کوچک خانه خود مي پرداخت و کماکان محافظه کاري را با قوت بيشتري سرلوحه امور خود قرار داده و به خانواده خود توصيه مي نمود
رجبي مابقي زندگي خود را کما في سابق در سکون و صفا در کنار خانواده خود سپري نمود
و سر انجام در بيست و يک آذر سال يکهزار و سيصد و هشتاد و يک ؛چشم از جهان فرو بست .
رجبي انسان مهمي نبود .قرار هم نبود که باشد.رجبي فقط بود و هيچوقت به دنبال دليل موجهي براي آن نبود يعني قلبا علاقه اي به پيگيري نداشت

روحش شاد!

joojoo || 12:49 AM||

Comments:

<$BlogCommentBody$>

| # posted by (0) comments <$BlogCommentAuthor$> : <$BlogCommentDateTime$>

<$BlogCommentDeleteIcon$>

پلاک ۱+۱۲

	Friday, April 09, 2004 محمد حسين رجبي به سال يکهزارو سيصدو بيست در در خانواده اي مذهبي متولد شد .وي پس از پشت سر گذاشتن دوران ابتدايي ؛تحصيلات متوسطه را به علت نداشتن استعداد در رشته تحصيلي خود به صورت نيمه رها نمود. رجبي در سن بيست و دو سالگي با مدرک سيکل به استخدام اداره ثبت و احوال سمنان درآمده و به صورت رسمي در آنجا مشغول به کار شد و پس از رسيدن به شرايط مساعد زندگي و در سن بيست و پنج سالگي با دختر عموي خود اکرم رجبي ازدواج نمود ؛..رجبي در طي دوران کاري خود چهار سال به طور مداوم به عنوان کارمند نمونه مورد تاييد و تقدير قرار گرفت .رجبي در آستانه انقلاب شرکت در هر گونه تظاهرات و فعاليت سياسي را به نام بي پدر مادر بودن سياست تقبيح و تحريم نمود و با پيروزي انقلاب به ادعاي خود بنا بر مصلحت براي مدتي از نظر عموم پنهان شده و با افتادن آبها از آسياب به سر کار خود بازگشت .رجبي در سن پنجاه و پنج سالگي با سمت رئيس بخش بايگاني بازنشسته شد.وي به هنگام بازنشستگي داراي سه پسر و دو دختر و چهار نوه بوده که به ادعاي خود بزرگترين افتحار و دلخوشي زندگي او محسوب مي شوند.وي در زمان فراغت خود به باغچه کوچک خانه خود مي پرداخت و کماکان محافظه کاري را با قوت بيشتري سرلوحه امور خود قرار داده و به خانواده خود توصيه مي نمود رجبي مابقي زندگي خود را کما في سابق در سکون و صفا در کنار خانواده خود سپري نمود و سر انجام در بيست و يک آذر سال يکهزار و سيصد و هشتاد و يک ؛چشم از جهان فرو بست . رجبي انسان مهمي نبود .قرار هم نبود که باشد.رجبي فقط بود و هيچوقت به دنبال دليل موجهي براي آن نبود يعني قلبا علاقه اي به پيگيري نداشت روحش شاد! joojoo \|\| 12:49 AM\|\| Comments: <$BlogCommentBody$> \| # posted by (0) comments <$BlogCommentAuthor$> : <$BlogCommentDateTime$> <$BlogCommentDeleteIcon$> Post a Comment	فرستادن نظرات آرشيو دوستان ساراپري گيلاس المادريس Cyberpunknow پرتقالي روياي نيلي Eeternity میدونم که اونجایی این خانه سیاه است Vanda! ميگرن 0